نقد فیلم میلیونر میامی؛ کمدی سیاه ایرانی

با اکران شدن کمدی‌های بی سر و تهی مثل وااااای آمپول و دم سرخ‌ها و تهران لس‌آنجلس، حق دارید که شک داشته باشید به دیدن فیلم میلیونر میامی بروید یا نه. من هم تا مدتها با خودم کلنجار رفتم و دیدن نام بازیگران قوی چون صابر ابر و طناز طباطبایی و یا تهیه کننده‌ای چون سعید ملکان (که پیش‌تر ابد و یک روز را تهیه کرده بود) هم مرا ترغیب به دیدن فیلم می‌کرد و هم با یادآوری فاجعه تهران لس‌آنجلس علی رغم نام‌های قدرتمند و آشنای سینما، می‌ترسیدم نکند بار دیگر رودست بخورم و با فیلمی آکنده از ضعف و نقص روبرو شوم. برای اینکه به جواب همه این سوال‌ها برسید و تکلیف خودتان را با دیدن یا ندیدن جدیدترین کار «مصطفی احمدی» روشن کنید، با روزیاتو همراه باشید.

فیلم میلیونر میامی پوستر و تریلرها و حتی اسمی دارد که ناخودآگاه بیننده را به سمت کمدی سخیف می‌کشاند. اما همانطور که گفتم دیدن یک سری نام آشنا و قوی در بدنه سینمای کشور، کمی این حس را در مخاطب از بین می‌برد. کارگردان فیلم پیش از آن اثری با نام «نزدیک‌تر» را روانه اکران کرده بود که در آن به معضل اجتماعی چون اعتیاد پرداخته بود و یک درام اجتماعی نه‌چندان قوی را به تصویر کشیده بود. مصطفی احمدی اما این بار با عوض کردن سینمای خود، سری به سینمای کمدی زده و البته کمدی خاصی را انتخاب کرده است. جنس کمدی فیلم میلیونر میامی بسیار شبیه به آثار طنز گروتسک بوده و ته مایه کمدی سیاه را درون خود دارد.

داستان و لحن فیلم میلیونر میامی به شدت تداعی کننده آثار برخی فیلم‌های برادران کوئن است که در آن هم از تعدد کاراکتر خبری هست و هم اینکه روایت در عین ساده بودن، پیچیدگی‌هایی دارد که چندان منطقی نیست و کمی تا قسمتی حالتی فانتزی به داستان دست می‌دهد. میلیونر میامی با الگوبرداری از سینمای کوئن‌ها و چند اثر مشهور سینمایی دیگر هالیوودی در همین ژانر تولید شده و راستش برای اولین بار است که در ایران شاهد فیلمی با چنین حال و هوایی هستیم. این اولین بودن در وهله اول ستودنیست و در وهله دوم باید مورد کنکاش قرار بگیرد تا ببینیم آیا توانسته گلیم خودش را از آب بیرون هم بکشید یا خیر. در حقیقت باید دید که آیا میلیونر میامی می‌تواند سکاندار عرصه جدیدی از کمدی‌ها باشد و پایه گذار سبک و ژانر خاصی در سینمای کمدی کشورمان با الگوبرداری از آثار جهانی باشد یا خیر.

نقد فیلم میلیونر میامی

کمدی درون فیلم میلیونر میامی، با تمام فیلمفارسی‌های اخیر تفاوت دارد و در طبقه بندی خاصی قرار نمی‌گیرد. کمدی آن را می‌توان تلفیقی از همه کمدی‌ها از جمله کمدی موقعیت و تیپ‌سازی شخصیت‌ها و… دانست اما در همه این زمینه‌ها فیلم تا مرحله مقدماتی خود پیش می‌رود و متاسفانه در پرداخت جزییات باز می‌ماند. فیلمنامه فیلم جرات پا فراتر گذاشتن از تست و پایلوتی که روی شخصیت‌ها و سبک فیلم می‌رود ندارد و همین ترس باعث شده که فیلم در یک مرحله ثابت درجا بزند.

نقد فیلم میلیونر میامی

داستان فیلم از زمانی آغاز می‌شود که فردی به نام کسری از فرنگ (کانادا) برگشته و تصمیم گرفته که با صحنه سازی مرگ خودش، پول هنگفت بیمه عمر که چند صد هزار دلار می‌شود را به جیب بزند. او اما برای اینکه بتواند چنین کار خلافی کند نیازمند کمک است و به توصیه یکی از دوستانش به دیدن محسن می‌رود. محسن وکیلی است دغل باز و کلاهبردار که همچون کسری در به در دنبال پول است و برای رسیدن به صفرهای زیاد حاضر است هر کاری بکند. کسری از محسن می‌خواهد که در صحنه سازی مرگش کمک حالش باشد و تصمیم جمع دو نفره‌شان بر این می‌شود که یک جنازه سوخته و غیرقابل شناسایی را در ازای کسری جا بزنند و شناسنامه او را باطل کنند.

نقد فیلم میلیونر میامی

هماهنگی‌ها با تنها ورثه و یگانه فامیل کسری یعنی عمه خانم (با بازی افسانه بایگان) انجام می‌شود و او به هر دو آنها اطمینان خاطر می‌دهد که در روند کار خلاف آنها خللی ایجاد نکند. محسن در این بین با دختر طبقه پایینی عمه‌شان در ارتباط است و در سالهایی که فرنگ زندگی می‌کرده هم به صورت مجازی با او دوست بوده است. این زن اما از نقشه محسن خبر ندارد و تصورش بر این است که قرار است با مرد رویاهایش بعد از عمری به خارج بروند و برای خودشان زندگی مرفهی داشته باشند چرا که محسن صحبت از جایی به نام میامی می‌کند و زندگی در مزرعه میامی را برای او توصیف می‌کند (غافل از اینکه میامی محسن در حقیقت در استان سمنان قرار دارد و نه در بلاد آمریکا)

محسن و کسری در به در دنبال جنازه‌ای هستند و در همین حین با رضا مواجه می‌شوند؛ مردی دیوانه و مجنون که در یک مرکز کمپ ترک خودکشی شکار می‌شود و توهمات عجیب و غریبی دارد. رضا فکر می‌کند که تاکنون در زندگی چندین بار مرده و الان هم قصد دارد که با زنده سوزاندن خود به نیروانای کامل برسد و زندگی ابدی را بچشد؛ افکار این فرد دقیقا مصداق شخصی است که محسن و کسری دنبالش هستند…

نقد فیلم میلیونر میامی

میلیونر میامی داستانی سرراست و ساده دارد و نوع روایت آن پیچیده است، منظورم اینست که در عین سادگی چنان پیچیدگی‌هایی در بطن داستان وجود دارد که بیننده را هم کسل می‌کند و همه متمایل به دیدن ادامه داستان. فیلم یک جایی در میان زمین و آسمان باقی مانده و تکلیفش را به درستی با مخاطب مشخص نمی‌کند و نمی‌تواند فیلمنامه‌اش را طوری پیش ببرد که تماشاگر از آن راضی باشد اما از آنسو او را ناراضی و شاکی هم نمی‌کند. فیلم توهین به شعور مخاطب نیست اما چیزی هم به آن شعور اضافه نمی‌کند و مانند یک پیام بازرگانی جالب، از ذهن رد می‌شود و می‌رود. از این حیث دل تماشاگری که متوجه سبک و فرم جدید احمدی در فیلم جدیدش می‌شود، می‌شکند و دوست دارد که اثر بومی الهام گرفته از آثار هالیوودی او بتواند بهتر باشد اما اینطور نمی‌شود. بعد از دیدن میلیونر میامی احتمالا با من هم عقیده خواهید بود و معتقد خواهید بود که فیلم می‌توانست به مراتب بهتر باشد.

نقد فیلم میلیونر میامی

اما چرا فیلم در بهترین حالت خود قرار ندارد؟ جدا از مشکل ریتم فیلمنامه، باید به پرداخت کاراکترها نیز اشاره کرد. فیلمنامه ۴ تیپ شخصیتی را به عنوان قهرمانان اصلی خود معرفی می‌کند که یکی از آنها خیلی دیر وارد صحنه می‌شود (دخترک با بازی طناز طباطبایی) کسری و محسن که دو شخصیت اصلی ماجرا هستند هم با وجود اینکه از دقایق ابتدایی فیلم وارد ماجرا می‌شوند، پرداخت مناسبی ندارند و نمی‌توانند تبدیل به تیپ شوند. در این بین فقط شخصیت رضا است که با بازی بی‌نظیر صابر ابر می‌تواند یک تیپ شود و البته ناگفته نماند که اگر صابر ابر نمی‌توانست از دل رضا هم یک تیپ بیرون بیاورد، دیگر فاجعه بود! فیلمنامه تنها در عرضه این کاراکتر توانسته خودی نشان دهد و رضا را به عنوان یکی از کاراکترهای دوست داشتنی فیلم جا بزند؛ مردی با گریم فوق‌العاده که دیوانه می‌زند اما در برخی مواقع حرف‌هایی می‌زند که از بقیه کاراکترها عاقل‌تر جلوه می‌کند.

نقد فیلم میلیونر میامی

جنون در زیر و بم فیلم میلیونر میامی وجود دارد و تقریبا هیچ صحنه‌ای از فیلم نیست که این دیوانگی را در خود نداشته باشد. تمام کاراکترها هم از این دیوانگی بهره‌مند هستند و ماجرای دیوانه‌وارشان نیز با وجود آنکه درست ادا نمی‌شود، اما می‌تواند چراغ خاموش راه خود را تا انتها پیش برود. میلیونر میامی فیلمی نیست که ماندگار باشد و بازی خوب بازیگران آن (البته به جز طناز طباطبایی که در برخی مواقع به‌طرز عجیبی بد بازی می‌کند، تو گویی این کار را از قصد انجام می‌دهد!) و طنز شدیدا زیرپوستی‌اش می‌تواند تماشاگر را با خود به همراه سازد ولی او را دوست و رفیق خود نکند. تماشاگر در حین دیدن فیلم میلیونر میامی با داستان عجیب آن همسفر شده و پس از پیاده شدن از اتوبوس فیلم، برای همیشه آن صحنه‌ها را فراموش می‌کند.

نقد فیلم میلیونر میامی

شاید بهتر بود که فیلمنامه‌ای که توسط سه نفر هم نوشته شده، در عین حفظ نگه داشتن جنون فعلی فیلم؛ محتوای بامزه‌تری را نیز ارائه می‌داد و کاراکترهای خود را همانگونه که تا ثانیه آخر فیلم رها نمی‌کند و داستان آخر و عاقبت‌شان را بیان می‌کند، بیشتر دوست می‌داشت و آنها را پرورش می‌داد. ۴ شخصیت فیلم میلیونر میامی می‌توانستند افرادی به یاد ماندنی باشند و یک فرنچایز سینمایی ایرانی کمدی راه بیندازند اما در حد کاراکترهای مقوایی باقی می‌مانند چرا که در داستانی نسبتا مقوایی جا خشک کرده‌اند.

نوشته نقد فیلم میلیونر میامی؛ کمدی سیاه ایرانی اولین بار در روزیاتو پدیدار شد.