نگاهی به فیلم آشفته‌ گی؛ اندر احوالات فیلم نوآر ایرانی [فجر ۹۷]

فریدون جیرانی فیلم بد در کارنامه خود ندارد اما اگر کمی موشکافانه‌تر به همین کارنامه نگاه کنیم، فیلم خوب و به یاد ماندنی هم در آن دیده نمی‌شود. جیرانی یک فیلمساز متوسط است که البته جسارت ستودنی دارد و تقریبا به همه سبک‌های فیلمسازی سرکی کشیده اما مشخصا علاقه وافری به ژانرهایی چون فیلم جنایی،تریلر و نوآر دارد؛ سبک‌هایی که در سینمای ایران تقریبا فراموش شده‌اند و کمتر فیلمسازی سراغ آنها می‌رود. جیرانی چندین بار سعی کرده تا اثری سینمایی حول این ژانرهای سینمایی بسازد و هربار توانسته خروجی کار خود را یک اثر متوسط تحویل مخاطبین دهد.

فیلم داستان دو برادر دوقلو به اسام‌های بردیا و باربد است که هر دوی این نقش‌ها توسط بهرام رادان بازی می‌شوند. باربد برادر نویسنده و هنردوست است و آهی در بساط ندارد و بردیا که حسابداری خوانده توانسته دختر رییس شرکت را تور کند و از طریق این دختر میانسال (که از او بزرگتر است) به مال و منالی برسد. بردیا در خانه‌ای بزرگ زندگی می‌کند و نصف سهام شرکت همسرش را در اختیار دارد و زندگی‌اش به خوردن مشروب و هوس بازی می‌گذرد. باربد اما یک نامزد به اسم ترانه دارد و در به در دنبال چاپ کتاب خود بوده تا بتواند چندرغازی در آورده و با ترانه زندگی خود را آغاز کند.

این دو برادر بعد از مرگ همسر بردیا بعد از سالها همدیگر را ملاقات می‌کنند و در طی سفر خود به شمال برای حساب کتاب‌های ارث و میراث همسر بردیا، درگیر یک نزاع خانوادگی می‌شوند. باربد بردیا را از ماشین در حال حرکت بیرون می‌اندازد و در نتیجه او می‌میرد. بردیا حالا که باربد را مرده می‌بیند، تصمیم می‌گیرد خودش را جای او بزند و به مال و منال برادرش دست پیدا کند غافل از اینکه زندگی برادر دوقلوی او پر از راز و رمزهای کثیفی است که او از آنها ناآگاه است و ناخواسته وارد این ماجراها می‌شود.

فیلم آشفته گی (که با اصرار عجیب و غلط تیم سازنده در نوشتن پسوند گی با فاصله همراه است، همچون اثر قبلی که خفه گی نامگذاری شده بود) بیشتر از آنکه یک فیلم جنایی و یا تریلر باشد، یک اثر نوآر بوده که مثال آن در سینمای ایران تقریبا وجود ندارد. جیرانی اما درباره ساخت فیلم‌های نوآر یک سری کلیشه را رعایت کرده و همانها را دقیقا در فیلم خود پیاده‌سازی کرده است. تفاوت فیلم او که یک نوآر بومی محسوب می‌شود با سایر آثار ساخته شده در این رده در عرصه بین‌الملل، صرفا حضور یک سری المان فارسی همچون دوغ آبعلی هست و بس! کاراکتر ارژنگ هم که در فیلم حضور دارد برخاسته از فیلمفارسی‌های قدیم است و شاید ایده حضور آن در فیلم نوآر ایرانی روی کاغذ خوب بوده باشد، اما در پرداخت بسیار بد از آب در آمده است.

فیلم آشفته‌ گی

قصه فیلم به نظر منتج به یک فیلمنامه جذاب می‌شود اما ایده‌ای که جیرانی به قول خودش آن را ده سالی در سر پرورانده و چند باری هم بازنویسی کرده، در حد یک ایده خام و کلیشه‌ای باقی می‌ماند. جیرانی با وارد کردن یک منشی بلوند و لوند (با بازی مهناز افشار) داستان را عملا لو می‌دهد و هیچ تقلایی برای فرار از کلیشه هم نمی‌کند. تمامی کاراکترها و شخصیت‌ها در فیلم رو هستند و لایه‌های پنهان چندانی در آنها دیده نمی‌شود. از همان اول که بردیا پیک مشروب را به سلامتی زن مرده‌اش بالا می‌رود و باربد مشروب را داخل گلدان می‌ریزد، متوجه می‌شویم کدام برادر آدم خوب ماجراست و کدام نه. از این نکات تابلو در فیلم کم نیست و آشفته گی در همین خط کلیشه مسیر خود را تا پایان بسیار بد خود ادامه می‌دهد.

ناشی‌گری‌های جیرانی فقط در فیلمنامه نویسی محدود نشده و در نکات فنی هم با موارد عجیب و غریبی روبرو هستیم که از یک کارگردان با سابقه و درس خوانده در حوزه سینما بعید به نظر می‌رسد. جیرانی خواسته که خلاقیتی عجیب از خود نشان دهد و فیلم آشفته گی را با نماها و صحنه‌هایی مشوش به خورد مخاطب دهد تا مثلا حس تعلیق در آن ایجاد کند و حدس بزنید برای رسیدن به این مهم چه کار کرده است؟ احتمالا به مغزتان خطور نمی‌کند پس بگذارید من بگویم: او تقریبا نود درصد تصاویر و نماهای خود را با تیمه کج فیلمبرداری کرده و یک زاویه من در آوردی از خود وارد سینما کرده که شاید برای یکی دو بار جذاب به نظر برسد و آشفته گی را به مخاطب القا کند اما بعد از مدتی که از فیلم می‌گذرد، شدیدا روی اعصاب و گردن مخاطب تاثیر منفی می‌گذارد!

فیلم آشفته‌ گی

جدا از این مورد عجیب و غریب، در یک سوم ابتدایی فیلم که شاهد حضور یک بازیگر در دو نقش متفاوت هستیم، جیرانی به صورتی بسیار ناشیانه سعی کرده که این دو کاراکتر را در کنار هم قرار ندهد تا مبادا مجبور به استفاده از جلوه‌های ویژه برای در آوردن صحنه حضور دو بهرام رادان در یک صحنه شود. به عنوان مثال او صحنه آغوش دو برادر را از زاویه پشت هر یک نشانمان می‌دهد و یا مشروب خوردن وشان را از زاویه نگاه دست‌هایشان به تصویر می‌کشد. از همه اینها بدتر مکالمات این دو برادر است که با کاتهای پی در پی همراه بوده تا یک وقت خدای نکرده این دو کاراکتر در یک قاب تصویر قرار نگیرند. بازی رادان در این صحنه‌ها هم بسیار تصنعی از آب در آمده و کاملا مشخص است که صحنه‌های گرفته شده از او جدا جدا تصویر برداری شده است.

فیلم آشفته‌ گی

جیرانی تصور کرده که با حضور یک کاراکتر بلوند (به اصطلاح فیلم‌های نوآر Femme Fatale) و قرار دادن فیلم در دهه شصت هفتاد شمسی و چند المان دیگر، می‌تواند یک فیلم نوآر خلق کند. داستانی که او برای فیلمش در نظر گرفته پتانسیل ندارد و خودش هم با علم بر این موضوع فیلمش را زیر ۹۰ دقیقه جمع می‌کند. از آن بدتر بازیگران فیلم هستند که هیچ کدام خوب ظاهر نشدند و افرادی مثل رادان و افشار هم نتوانستند از پس کاراکترهای مقوایی خود بربیایند (دیگر بازیگران فیلم که رسما لقب فاجعه را با خود حمل می‌کنند.)

فیلم آشفته‌ گی

فیلم خفه گی با وجود تمام نقص‌هایش، تیم بازیگری قوی را با خود به همراه داشت و داستانی شسته رفته تر برایش در نظر گرفته شده بود. فیلم آشفته گی اما دقیقا مانند اسمش یک بلوای سینمایی به شمار می‌آید که در آن آشفتگی فیلمساز موج می‌زند و نمی‌داند باید با سوژه و ژانر اثر سینمایی خود دقیقا چه کار کند. جیرانی یک سری اصول اولیه نوآر را در فیلمش به کار گرفته و همانها را سرهم بندی کرده تا فیلم جدیدش را بسازد و معما و تعلیقی که در آن گنجانده هم با کمترین هوشمندی ممکن نوشته شده و هیچ رنگ و بویی از یک معمای درست حسابی ندارد. پایان بندی فیلم که قرار است نکته شوک آور هم باشد بدون هیچ منطقی پیش رفته و شاید در نگاه اول بیننده را به تعجب وادارد اما طبعا با کمی تعقل می‌توان به این نکته پی برد که فیلمساز صرفا با بی منطقی تمام و زنده کردن یک شخصیت مرده، دست به خلق یک پایان به معنای تام مسخره زده است.

فیلم آشفته‌ گی

تنها نکته مثبت حاکم در فیلم جیرانی مانند اکثر آثار او، توجه بیش از حد به طراحی صحنه و لباس بازیگران است که در آشفته گی هم این موضوع رعایت شده و انصافا فیلم از لحاظ جلوه‌های بصری خوب عمل می‌کند، البته اگر این دقت و هوشمندی در طراحی صحنه و لباس در کنار زوایای کج دوربین نبود، قطعا همه چیز بهتر بود!

نوشته نگاهی به فیلم آشفته‌ گی؛ اندر احوالات فیلم نوآر ایرانی [فجر ۹۷] اولین بار در روزیاتو پدیدار شد.