نقد سریال احضار (دو قسمت اول) ؛ ترسی از نوع ایرانی

خبر شنیدن ساخت یک سریال ترسناک ایرانی در شبکه خانگی که محدودیت‌های تلویزیون ملی را ندارد و بودجه‌های نسبتا خوبی هم برای ساخت این نوع سریال‌ها در نظر گرفته می‌شود، تقریبا برای هر دنبال کننده فیلم و سریالی یک خبر هیجان انگیز بود. سریال اما نام «احضار» را یدک می‌کشید که تا حدی مشابه یک فیلم ترسناک خارجی به همین نام بود؛ با همین تشابه اسمی شایعاتی پیچیده شد مبنی بر اینکه با یک سریال کپی‌کار طرف هستیم و تیزرهای سریال که به بیرون آمد؛ این شک‌ها بیشتر هم شد. با عرضه سریال اما واکنشات متفاوتی از سوی بینندگان صورت گرفته و عده‌ای که البته سهم کمتری را به خود اختصاص داده‌اند از سریال تعریف و تمجید کرده‌اند و عده‌ بیشتری هم نسبت به سریال انتقاداتی را روا داشتند.

فی الواقع ما در روزیاتو قصد داشتیم کمی از سریال بگذرد و با عرضه قسمت‌های جدید، داستان وارد بخش‌های جدی‌تر خود شود و بعد سراغ واکاوی سریال برویم چرا که شخصا معتقدم یک سریال را باید به طور کلی نگریست و نه اپیزودیک. ولی حالا که دو قسمت از سریال احضار منتشر شده و خود سازندگان اثر هم بینندگان سریال را به چالش نقد بی‌رحمانه سریال دعوت کرده‌اند، بر خود واجب دانستیم تا نگاهی دقیق‌تر به سریالی داشته باشیم که این روزها بیلبوردهای شهر پایتخت و شیشه‌های اکثر سوپرمارکت‌ها را به پوستر خود منقوش ساخته است.

بگذارید همین اول کار بگویم که مارکتینگ سریال احضار به نحو احسن انجام شده و همچنین زر ورق دور سریال هم به خوبی طراحی شده است چرا که هم پوسترهای سریال خوب و حرفه‌ای از آب در آمده‌اند و مخاطب را جذب خود می‌کنند و هم اینکه تیتراژ ابتدایی سریال بی‌نظیر ساخته شده و حتی می‌تواند در سطح جهانی به آن نگاه شود. اما آیا این روندهای موفقیت آمیز در دورچین سریال، در محتوای اصلی آن هم همین رویه را پیش گرفته است؟

سریال احضار داستان مردی را تعریف می‌کند که بعد از دست دادن همسرش به نام گیسو، حالا با یکی از صمیمی‌ترین دوستان زنش تجدید فراش کرده و با او زندگی خوبی را می‌گذارند و به تازگی هم منتظر به دنیا آمدن فرزندشان هستند. مرد اما در برخی مواقع گیسو را در زندگی خود حس می‌کند و گاهی مواقع حس می‌کند که گیسو همچنان در زندگی‌اش وجود دارد چرا که در زمان زندگی مشترکشان، یک بار همسر مرده‌اش به او تاکید کرده بود که «چه باشد چه نباشد، اگر بفهمد کس دیگری در زندگی شوهرش پا گذاشته، به سراغش خواهد آمد.»

نقد سریال احضار

از آنسو هم مردی دکتر و پولدار را داریم که با دخترخوانده خود زندگی می‌کند و دختر‌خوانده‌اش با هیچ پرستاری سر سازگاری ندارد و به‌نظر دختری جن زده می‌آید. آقای دکتر پرستاران زیادی برای دختربچه استخدام می‌کند اما تمامی آنها با ترس و وحشت از خانه فرار می‌کنند و دکتر هم دلیل ماجرا را نمی‌داند. دخترک دائما صحبت از شخصی به نام خاله ثریا می‌کند و به ناپدری‌اش اصرار دارد که خاله ثریا مراقب اوست و نیازی نیست که کسی برای پرستاری او استخدام شود. ناپدری هم از این دوست خیالی و فرضی دخترک به ستوه آمده و نمی‌داند باید چه کند برای همین فرزندش را در یک مهدکودک نام‌نویسی می‌کند اما رفتارهای عجیب دخترک در آنجا هم ادامه دارد…

احضار هنوز به جایی نرسیده که شخصیت‌های داستانش را به یکدیگر با مسما پیوند بزند و فعلا در حال رو کردن کارت‌هایش است. این سریال ترسناک ایرانی، توسط رامین عباسی زاده ساخته شده و اگر نگاهی به کارنامه هنری این فرد بیندازیم، متوجه می‌شویم که او با ساخت سریال‌های ژانر وحشت ایرانی بیگانه نیست و در روند تولید سریالی همچون «او یک فرشته بود« هم نقش داشته است. عباسی زاده حالا سکاندار اصلی و هدایتگر اولین سریال ترسناک ایرانی در شبکه خانگی شده و به نظر می‌رسد که سعی دارد تا هرچه ایده در آستین دارد را رو کند و مخاطب را بترساند ولی در بیشتر مواقع از موفقیت در این کار عاجز است.

قسمت اول سریال احضار فاقد لحظه‌های ترسناک Boo (ترس های آنی) که آسان‌ترین نوع وحشت آفرینی به شمار می‌رود هست و هیچ نوع ترس زیرپوستی هم در سریال دیده نمی‌شود. همین شروع کسل کننده و روند کشدار سریال در قسمت نخست، ضربه سختی را به سریال وارد می‌کند و شاید باعث شود که برخی از مخاطبین از سریال دل کنده و ادامه آن را نبینند. اما اگر با فرض بر خوش شانسی و خوشبختی تیم سازنده، با تماشاگرانی روبرو بودیم که با صبر و حوصله بودند و قسمت دوم سریال را هم تهیه کنند چطور؟ آیا احضار در قسمت دوم می‌تواند از مسیر لغزنده خود رهانیده شود و به کمی ثبات برسد؟

نقد سریال احضار

متاسفانه در قسمت دوم هم شاهد روند لجام گسیختگی فیلمنامه و مغلمه کردن ایده‌های گوناگون هستیم با این تفاوت که برخی از این ایده‌ها کارساز هستند و در دو سه سکانس کوتاه، کارگردان موفق به ترساندن مخاطب می‌شود. این نوع ترس‌ها البته از همان ترس‌های آنی بوده و متاسفانه جو کلی سریال همچنان به جای آنکه به سمت رعب و وحشت کشش پیدا کند، در یک سریال درام و گنگ باقی می‌ماند.

نقد سریال احضار

نظر مردم درباره سریال احضار چیست؟ عده ای از الان فن و طرفدار سریال شده اند

بیشتر بازیگران سریال از چهره‌هایی انتخاب شده‌اند که چندان مشهور نیستند و برخی از آنها حتی در اولین کار سینمایی خود حضور پیدا کرده‌اند. این اقدام کارگردان ستودنیست و باید اذعان داشت که بسیاری از کارگردانان مطرح سینمای وحشت هم با استفاده از همین فرمول (استفاده از چهره‌های ناشناخته در آثار خود) حواس مخاطب را معطوف به لحن و بیان فیلم می‌کنند. با این وجود، عباسی زاده فراموش کرده که ملاک چهره‌های غریبه و ناشناخته برای مردم نباید صرفا زیبایی و خوش اندامی باشد و بازیگری این افراد در جلوی دوربین نیز مهم است؛ در سریال احضار با بازیگرانی روبرو هستیم که چهره فتوژنیک و زیبایی دارند اما از هنر بازیگری چیز زیادی نمی‌دانند و مصنوعی‌ترین ادای دیالوگ‌ها و بازی‌های بدن را از سوی آنها نظاره گر هستیم.

نقد سریال احضار

بازیگر خردسال سریال که نقش مهمی هم بر عهده دارد، به سبب اصراری که کارگردان روی ترسناک نشان دادنش دارد بیشتر شبیه به یک کاریکاتور از آب در آمده تا یک کودک جن زده وحشتناک. این بازیگر کودک سریال بازی چندان بدی از خود نشان نمی‌دهد اما کارگردان شدیدا اصرار دارد که کودک را یک بچه ترسناک معرفی کند و مستقیما این الفاظ را در دیالوگ دیگر شخصیت‌ها نوشته و این تاکید بیش از حد و اصرار بیجای فیلمنامه روی مرموز بودن و ترسناک بودن دختر، هم مخاطب را بی‌شعور جلوه می‌دهد و هم اینکه از ترس آن به شدت می‌کاهد. اصولا روند سریال احضار همین شکل را تا حد زیادی دارد و بیشتر از آنکه بخواهد مخاطبش فکر کند و خود به نتیجه گیری برسد، دوست دارد تا هرچه زودتر همه چیز را خودش به تماشاگرش بگوید و تیر خلاصی بزند به وجهه معمایی بودن سریال.

نقد سریال احضار

نظر مردم درباره سریال احضار چیست؟ تعدادی از مخاطبین معتقدند بار معمایی سریال به قهقهرا رفته است و فیلمنامه خیلی ساده و سرراست نوشته شده است

دیالوگ نویسی ضعیف فیلمنامه هم در این بد بازی کردن بازیگران تاثیر گذاشته و آنها را بیش از پیش در جلوی دوربین به فاجعه تبدیل می‌کند. چیزی که احضار را می‌تواند نجات دهد هم نه این بازیگران هستند و نه فیلمنامه‌ آن که هنوز شکل نگرفته ، بلکه جلوه‌های ویژه صوتی و تصویری آن است که در سینمای ایران تک و خاص است و صدالبته در برابر سینمای جهانی هیچ حرفی برای گفتن ندارد. کارگردان با استفاده از گریمورهای قوی سعی کرده تا از به کار بردن جلوه‌های ویژه تصویری تا حد زیادی اجتناب کند و این کار زیرکانه او توانسته تا حد زیادی ضعف‌های تکنیکی حاکم بر سریال را لاپوشانی کند اما از آنسو عباسی زاده با استفاده از نماهای متفاوت دوربین،لرزش دوربین و حرکات دوربین سعی دارد که سکانس خود را ترسناک جلوه دهد و از این کار بدجوری باز می‌ماند.

نقد سریال احضار

سریال احضار در بخش صداگذاری و موسیقی همچون بخش‌ گریم خود توانسته سربلند بیرون بیاید و کارگردان از المان‌های صوتی خوبی در فضاسازی سریال خود استفاده کرده است. محدودیت نشان دادن جلوه‌های ویژه بصری باعث شده که ایرانیان در این زمینه رشد خوبی داشته باشند و تیم سازنده احضار هم از این قاعده جا نمانده است؛ هرچند شنیدن صدای زوزه گرگ در خانه‌ای که وسط شهر قرار دارد چندان با عقل و منطق جور در نمی‌آید اما باید گفت که ماهیت یک فیلم ترسناک تخیلی دلیلی ندارد با منطق همسو باشد.

بیایید در انتهای سخن به ابتدای آن برگردیم و اعتراف کنیم که سریال ترسناک ایرانی احضار، در حال حاضر چیزی بیشتر از ترکیب ایده‌ها و فیلم و سریال‌های ترسناک مشهور جهانی نیست. کاملا مشخص است که عباسی زاده یک عشق ژانر وحشت است و آن را به خوبی می‌شناسد اما ای کاش این عشق به درستی خرج می‌شد و نثار ایده‌هایی نمی‌شد که بیشتر به کپی کاری شباهت دارند تا ایده‌های اورجینال و اصلی. احضار در انتخاب فیلنامه و سوژه خود هم درست عمل نکرده و نه به روایات اسلامی کار دارد و نه به افسانه‌های بومی و قصه‌های فولکوریک ایرانی که در آنها سوژه‌های ژانر وحشت بیداد می‌کند.

نقد سریال احضار

ژانر وحشت در ادبیات ایران مهجور باقی مانده و در مدیوم سینما، همچنان از مشکلات زیادی رنج می‌برد و هنوز اثری خلق نشده که بتوان آن را در این سبک و سیاق جاودانه دانست. این موضوع در ادبیات ما هم به چشم می‌خورد و کمتر نویسنده‌ای به سراغ این سبک رفته و متاسفانه برخی از نویسندگان هم که به سمت وحشت‌نویسی پیش رفته‌اند، اسیر ترس‌ها و عناصر وحشت بین‌المللی شدند.

نقد سریال احضار

نظر مردم درباره سریال احضار چیست؟ برخی از مردم هم عقیده دارند که سریال داستانی بومی ندارد و از همین موضوع ضربه خورده است

هالیوود و دیگر کشورها آنقدر در ارائه وحشت‌هایی از نوع روح و آدمخوار و.. خوب عمل کرده‌اند که عملا ترس و عناصر آن را به این موارد تبدیل کرده‌اند و سازندگان سریال احضار هم تا حد زیادی به برخی از این کلیشه‌ها گیر کرده‌اند و بچه جن زده و عروسک ترسناک و…. تنها چند نشانه برای صحت این ادعاست. تیم سازنده می‌توانست با نگاهی دقیق‌تر به قصه‌های فولکلوریک،‌الگوهای به مراتب ترسناک‌تری را رونمایی کند و آنها را با پر و پال دادن قصه آنچنان به تصویر بکشد که ترس از نوع بومی و ایرانی خالصی به مخاطب داده شود. این مورد در کتاب سورمه سرا اثر به چشم می‌خورد و وحشتی از نوع ایرانی در آن روایت شده که با خواندنش مو به تن آدمی سیخ می‌شود.

نقد سریال احضار

یکی از اساتید سینمایی زمانی اشاره داشت که فیلم کمدی ساختن کار سختی است چرا که اگر یک اثر کمدی، نتواند مخاطب را بخنداند تبدیل به یک تراژدیک محض می‌شود. اما در واقع می‌توان ادعا کرد که از فیلم کمدی سخت‌تر، خلق یک فیلم ترسناک است که در صورت ناموفق بودن به مغلمه‌ای تبدیل می‌شود که ترکیبی از چند ژانر است به جز ترسناک بودن. حس وحشت و ترس چیزی نیست که به راحتی در مخاطب روشن شود و فضاسازی دقیق و کاملی برای آن نیاز است و سریال احضار تا به اینجای کار از رسیدن به این فضا جا مانده است. شاید با پیشروی سریال ورق برگردد و سازندگان می‌توانند با نیم‌نگاهی به داستان‌های بومی سراغ اتفاقاتی بروند که فیلمنامه اثر را بهتر پیش ببرد و صد البته کار کردن و تمرین دوباره و دوباره با نابازیگران حاضر در سریال هم از جمله مواردی است که عباسی زاده و تیمش باید در وهله اول به آن رسیدگی کنند.

نقد سریال احضار

ساخت یک سریال ترسناک ایرانی در شرایط فعلی ریسک بزرگی بوده و با وجود سانسورها و مشکلاتی که به این جور فیلمنامه‌ها گرفته می‌شود (به خصوص که مستقیما با برخی عقاید و مسائل مذهبی هستند) عباسی زاده و تیمش با شجاعت به سراغ ساخت آن رفته‌اند و باید دست آنها را برای همین موضوع فشرد؛ با این وجود بهتر است که سازندگان تا قبل از ریزش مخاطب در قسمت‌های آتی، سر و دستی به سریال بکشند و بودجه عظیمی که برای مارکتینگ سریال در نظر گرفته شده، اندکی هم صرف کیفیت محتوای سریال شود.

نوشته نقد سریال احضار (دو قسمت اول) ؛ ترسی از نوع ایرانی اولین بار در روزیاتو پدیدار شد.